گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

گیرم که در باورتان به خاک نشسته‌ام 

و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبرهاتان زخم‌داراست 

با ریشه چه می‌کنید؟ 

گیرم که بر سر این بام 

بنشسته در کمین پرنده‌ای 

پرواز را علامت ممنوع می‌زنیدبا جوجه‌های نشسته در آشیانه چه می‌کنید؟ 

گیرم که می‌زنید 

گیرم که می‌بُرید 

گیرم که می‌‌کشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می‌کنید؟


"
خسرو گلسرخی

...

درد من حصار برکه نیست. 

درد من زیستن با ماهیانی است  

که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است. دکتر مصدق

شعر زیبایی از جامی

پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سروپا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمده از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر

پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته
برون شد از در
من نگفتم که تو
حاکم نشوی


                                     گفتم آدم نشوی  جان
   پدر