گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

چه کشکی، چه پشمی

چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت،
خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند.
در حال مستاصل شد...
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:
ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت.
گفت:
ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی.
نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم...
قدری پایین تر آمد.
وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:
ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟
آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم.
وقتی کمی پایین تر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:
مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یک غلطی کردیم
غلط زیادی که جریمه ندارد.

کتاب کوچه
احمد شاملو

نمایش آلات موسیقی در تلویزیون حاصل تلاشی سی سال است

مجید انتظامی آهنگساز برجسته کشورمان که آخرین ساخته او یعنی "سمفونی مقاومت" دیشب اجراء و با استقبال کم نظیر مخاطبان روبرو شد، در گفتگویی اختصاصی با "تابناک" پس از اجرای این اثر ماندگار از دغدغه ها، آرزو ها و اقداماتش در راستای توسعه و تعالی موسیقی در ایران گفت.
 


انتظامی افزود: این نیست که بگویم الان تمام مشکلات موسیقی حل شده است اما همین قدر که اکنون دیگر موسیقی را نجس و آن را حرام نمی دانند و تقریبا با نمایش گسترده سمفونی دیشب برای اولین بار شاهد نمایش آلات موسیقی در تلویزیون بودیم از نظر من گام بزرگی است. 

  

انتظامی درباره سخنان دیشب احمدی نژاد هم نظرات جالبی دارد؛" در صحبت های دیشب آقای احمدی نژاد مسائلی مطرح شد که خیلی اثر گذار و مهم بود، وی گفت که بالاترین هنرها موسیقی است، این در واقع حرف سی سال ما بود که از زبان ایشان مطرح شد و به نظر من اگر به این نوع نگاه در دستگاه های فرهنگی هم عمل شود تحول بزرگی را در این عرصه شاهد خواهیم بود."

منبع: تابناک

منطق ماشین دودی

یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است یک تعبیر بسیار لطیف داشت که اسمش را گذاشته بود منطق ماشین دودی.می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟می گفت:من یک درسی از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم. 

وقتی بچه بودم منزلمان در حرم حضرت عبدالعظیم بود و ان وقتها قطارراه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران-شاه عبدالعظیم بود.من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه ایستاده بود بچه ها دورش جمع می شدند و ان را تماشا می کردند و به زبان حال می گویند:ببین چه موجود عجیبی است!معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند.تا قطار ایستاده بود با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به او نگاه می کردند تا کم کم ساعت حرکت قطار می رسید وقطار راه می افتاد.همین که راه می افتاد بچه ها می دویدند سنگ برمی داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند.من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد چرا وقتی ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند و اگر باید برایش اعجاب قائل بود اعجاب بیشتر در وقتی است که حرکت می کند. 

این معما برایم بود تا وقتی بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هرکسی و هر چیزی تا وقتی ساکن است مورد احترام است.تا ساکت است مورد تعظیم و تعجیل است. اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی کند بلکه سنگ است که بطرف او پرتاب می شود و این نشانه یک جامعه مرده است. ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت؛ متحرکند نه ساکن؛ باخبرترند نه بی خبرتر. 

استاد شهید مرتضی مطهری