گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

از خدا بخواه ...

یک روز صبح زود چشمهایم را باز می کنم,

فرشته ای بالهایش را به صورتم می زند و می گوید:


این آخرین روزیست که خورشید را می بینی .

می توانی تا غروب کنار پنجره بایستی

و با آسمان و پرنده هایش حرف بزنی.

می توانی مشقهای کودکی ات را تمام کنی.

می توانی آخرین سطر نامه ات را بنویسی.

می توانی زانو به زانوی خدا بنشینی

و گناهان ریز و درشت و تکراری ات را بشماری

و یک دل سیر گریه کنی.

وقتی فرشته به سوی بینهایت پر می کشد,

یادم می افتد هنوز کارهای زیادی هست که انجام بدهم.

باید صندلی خالی ام را کنار گلدانهای شمعدانی بگذارم .

با ابرهای دلتنگ راه بروم .

شعر خداحافظیم را برای دوستم بنویسم.

آرام و بی صدا با آرزوهایم خداحافظی کنم.

باید از کسانی که به من مهربانی کرده اند تشکر کنم

و بگویم که چقدر آنها را دوست دارم.

باید دلهایی را که شکسته ام از نو بسازم,

دلهایی که تنها امیدشان من بودم.

فرشته خیلی دور می شود ...

ولی من با همه ی وجود فریاد می زنم :

ای فرشته مهربان ...

از خداوند بزرگ بخواه فرصتی دیگر به من بدهد.

فرصتی برای دوست داشتن .

یک روز کافی نیست.

یک روز کافی نیست . . .

باور کن هنوز به خیلی ها نگفته ام که دوستشان دارم

باور کن ...

از خدا بخواه فرصت دیگری به من بدهد.

از خدا بخواه...
منبع: کلوب دات کام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد