گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

شعر زیبای حمید مصدق و جواب فروغ فرخزاد به او

حمید مصدق خرداد 1343" *


تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز،

سالهاست که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت "



جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق"

من به تو خندیدم

چون که می دانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسایه

سیب را دزدیدی

پدرم از پی تو تند دوید

و نمی دانستی

باغبان باغچه همسایه

پدر پیر من است

من به تو خندیدم

تا که با خنده تو

پاسخ عشق تو را

خالصانه بدهم

بغض چشمان تو لیک

لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد

گریه تلخ تو را

و من رفتم و هنوز

سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

Nice Thoughts

وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز

و دویدن که آموختی ، پرواز را

------------ --

 

 


راه رفتن بیاموز، زیرا راه هایی که می روی جزیی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند

 

------------ --------- -

 

 

 

دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی، دیر

------------ --------- --

 

 

 


و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی

------------ --------- --


من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت

------------ ---------

بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند

------------ --------- -

پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند

------------ --------- --------

 

پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند

------------ --------- --------

 

اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت

کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید

و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست

------------ --------- ---

آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت

------------ --------- ------

 

وقتی داری در دریای زندگی سفر میکنی ..از طوفان ها و امواج نترس

بگذار تا از تو بگذرند ..تو فقط به سفرت ادامه بده و استقامت داشته باش

همیشه به خاطر داشته باش ..دریای آرام ناخدای با تجربه و ماهرنمی سازد 

------------ --------- -------

 

جایی در قلب هر انسان وجود دارد که در آن افکار تبدیل به آرزو میشوند و آرزوها به اهداف بدل می گردند

------------ --------- --------- -----

 

جایی که در آن هر غیر ممکنی ؛ممکن می شودتنها اگر به هدف هایمان ایمان داشته باشیم


------------ --------- -------

 

 

 

 

چند چیز هست که برای یک زندگی شاد و موفق به آن نیاز داریم

..اعتقادات..اهداف و آرزوها ..عشق ..خانواده و دوستان 

 

------------ --------- --------- --

 

و از همه مهم تر اعتماد به نفس

 

 

خودت را باور داشته باش

بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی جاپلین

To fall in love

 عاشق شدن

 

 To laugh until it hurts your stomach .

آنقدر بخندی که دلت درد بگیره

ادامه مطلب ...