گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

گروه متخصصین خراسان جنوبی

ارائه دیدگاه های علمی،فرهنگی، تخصصی و آموزنده

فاطمه اسطوره نیست (ب.شفیعی)

باورکنید فاطمه  «سلام الله علیها» اسطوره نیست که قرار باشد آن را بر بالای تاقچه خانه‌مان یا بالای تاقچه ذهن‌مان قرار دهیم.  فاطمه زهرا انسانی بود وارسته که با تمام وجود خدایش را، پیامبرش را و امامش را دوست داشت او مادر چهار فرزند بود که دو تایشان امام بودند.

آیا این‌ها و این زندگی زمینی و در میان مردم بودن کافی نیست برای انسان بودن او آیا این‌ها کافی نیست که ما با فاطمه مانند اسطوره ‌ها رفتار نکنیم. آیا این‌ها کافی نیست که فاطمه را متعلق به داستان‌ها و تخیل‌ها ندانیم.

تا زمانی که فرق اسطور و معصومین را ندانیم و نفهمیم نمی‌توانیم ادعا کنیم که معصومین برای ما چیزی به جز اسطوره نیستند و متاسفانه برخی روحانیون و کارشناسان دینی توجهی به این مساله ندارند و با بیان برخی روایت‌های تخیلی و ساختگی از تاریخ و حتی تفسیر‌هایی که بیشتر به تفسیر به رای شبیه است در مورد شخصیت حضرت فاطمه  و معصو مین  به شکل گیری یک اسطوره به جای یک فاطمه بسیار کمک می‌کند.

اسطوره داستانی است در چارچوب میتولوژی یعنی نظام و مجموعه متجانسی از داستانهای قدیمی موروثی که زمانی به دیده گروهی ازمردم حقیقی بوده ، داستانهای که بر اساس مقاصد و اعمال موجودات فراطبیعی ، توضیح می‌داند که چرا اینگونه است که  هست؟ و چرا امور آنگونه که عمل می کنند، رخ میدهند؟

اسطوره به حادثه خیالی اطلاق میشود که گزارشگر کارهای برجسته و فوق طبیعی اشخاص ، حیوانات و اشیاییست که در آن نقش ایفامی‌کنند و یا به عبارت دیگراسطوره عبارت از مجموعه مظاهر زنده گی احساسها، پیوند ها و روابط انسانی درحد اعلای کمال است.

همانطور که دیدید اسطوره اساس و قوامش تخیل است فرا طبیعی است، فرا انسانی است، فرا تاریخی است غیر زمینی است. درست است که فاطمه ما، فاطمه‌ی زهرای و معصومین محبوب همه شیعیان آسمانی‌ هستند و از آن زمین نیستند اما باید توجه داشت که آن‌ها انسان بودند نباید بیان ما و فکر ما آنگونه باشد که به بهانه زمینی نبودن‌شان « که به خاطر حب و عشق خدا بوده است » آن‌ها را موجودات انسانی ندانیم و روایات ما از آن‌ها بیشتر از اینکه جنبه انسانی داشته باشد جنبه فرا طبیعی داشته باشد.

نمی‌گویم باید هر روایتی را در چارچوب عقل تجربی مدرن قرار داد که لازمه‌اش حذف بسیاری از موارد باشد اما می‌گویم ما هیچ نیازی به مواردی غیرطبیعی و فرا طبیعی برای باز شناخت این معصومین  نداریم. رفتار و کرداشان آنقدر روشن و انسانی است آنقدر نشانه بزرگورای و بزرگ‌منیشی‌شان هست که احتیاجی به بیان داستان‌های فرا طبیعی از ایشان نیست و نخواهد بود.

باید بدانیم که مهمترین معیار معصوم بودن و مقدس بودنشان رفتار و کردانشان است نه داستان‌هایی که بر مبنای فراطبیعی بیان می شود که البته هیچ دلیلی ندارد و نداریم و من هم نمی‌خواهم بگویم این‌ها خیالی است تخیلی است حقیقت ندارد و از این حرف‌ها .

مساله اینجاست به جای اینکه رفتار و کردار این بزگواران معیار گردد وسرلوحه و سرمشق رفتاری ما قرار گیرد مسائلی فراطبیعی بیشترین اهمیت و ارزش را پیدا کرده است.

مگر بخشیدن افطاری و سحری در سه شبانه روز توسط حضرت زهرا برای شناختن و شناساندن ایشان کم است مگر بخشش لباس عروسی در شب عروسی ارزش کمی دارد مگر دفاع جانانه از ولایت بی ارزش است مگر عبادت شبانه روزی حضرت زهرا نشان‌گر شخصیت والای ایشان نیست.

مگر اینکه پیامبر بارها و بارها به ایشان فرموده است «فدا‌ها ابوها » پدرت فدایت شود بی ارزش است. و هزاران روایات مستند تاریخی که تک تک آن‌ها به مقام ارزشمند و والای ایشان اشاره دارد و نقطه مشترک آن‌ها هم این است که همه این روایات ارزشمند تاریخی بر انسانی بودن این بزرگوار اشاره دارد واز کار و فعل ایشان به عنوان یک انسان گزارش می‌دهند نه موجودی فرای انسان و جدای از انسان.

همه ما باید بدانیم که فاطمه انسان بوده است و زندگی انسانی مانند ما داشته است و انچه او را فاطمه کرده است چیزی نبوده جز رفتار‌های ارزشمند او، سخاوت او، عبادت او، محبت او وخلاصه همه چیز‌های که وجودشان خود اشاره به انسانی بودن ایشان دارد.

فاطمه اسطوره نیست فاطمه برای روزهای خاص نیست، فاطمه برای تاقچه بلند بالای ذهن ما نیست،‌ فاطمه بشری است که به ما نشان داد هر بشری می‌تواند زهرا، طبیه، مرضیه، راضیه و … باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد